جزوه دستنويس تيك آف نقشه هاي ايزومتريك لوله كشي و روش محاسبه Cut Length لوله ها

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

كتابچه آشنايي با تجهيزات سرچاهه نفت به همراه متن اصلي انگليسي

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

۳۰ بازديد

جزوه كامل تعمير و نگهداري مبدل هاي حرارتي

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • جزوه كامل تعمير و نگهداري مبدل هاي حرارتي
    جزوه كامل تعمير و نگهداري مبدل هاي حرارتيدسته: مكانيك
    بازديد: 19 بار
    فرمت فايل: pdf
    حجم فايل: 5827 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 88

    جزوه تعمير و نگهداري مبدل هاي حرارتي

    قيمت فايل فقط 5,000 تومان

    خريد

    فصل اول : مقدمه

    دستگاههاي تبادل حرارتي مبدلهاي حرارتي پوسته و تيوب

    فصل دوم : اجزاي مبدلهاي حرارتي

     اجزاء و قسمتهاي خارجي مبدل حرارتي

    اجزاء و قسمتهاي داخلي مبدل حرارتي

    دسته تيوب

     پوسته

    كانال

    فرق كلي لوله و تيوب

    سرپوش سرشناور

    صفحه تيوب

    ترتيب قرار دادن تيوبها در صفحه تيوب

    صفحات هادي

    انواع صفحات هادي

    آندهاي فدا شونده

    فصل سوم : انواع مبدلهاي حرارتي

    طبقه بندي مبدلهاي حرارتي

    مبدل حرارتي سرشناور

    مبدل حرارتي باتيوب Uشكل

    مبدل حرارتي با دو صفحه تيوب ثابت

    انواع سر شناور

    انواع پوسته

    انواع مبدل پوسته و تيوب از نظر وظايف و كاربرد مبدل حرارتي

    كند انسوريا چگالنده كولر يا خنك كننده

    ري بويلر يا جوشاننده

    گرم كننده

    سرد كننده يا چيلر

    مبدل حرارتي با دو صفحه تيوب مضاعف

    انواع ديگر مبدلها

    مبدل حرارتي دو لوله اي پره دار

     برجهاي خنك كننده

    مبدلهاي حرارتي بدون پوسته

    مبدلهايي كه با هوا خنك مي شوند

    مبدل با دسته تيوب مكعب مستطيلي

    انواع جريان در مبدل حرارتي

    گردش مايع در مبدلهاي حرارتي

    طرحهاي مختلف گشت در پوسته و تيوب

    غلطك تيوب

    فصل چهارم : نصب و جدا كردن اجزاي مبدل

    روشهاي نصب و آب بند كردن تيوبها

    پياده كردن اجزاء آماده سازي قبل از باز كردن قطعات

    بيرون آوردن دسته تيوب از پوسته حمل و جابجايي دسته تيوپها

    تميز كردن مبدلهاي حرارتي

    بازرسي

    تعميرات مبدلها

    تعويض كلي تيوبها

    لائي ها

    قراردادن دسته تيوب در پوسته

    آزمايشات هيدرواستاتيكي مبدلهاي حرارتي

    بستن و آزمايشات مبدلها

    آزمايشات مبدلهاي حرارتي سر شناور

    پلاك كردن تيوبها

    ترك تيوب ها

    آزمايش مبدلهاي حرارتي با دو صفحه تيوب ثابت

    انجام آزمايش ري بويلر نوع كتري با تيوبهاي مستقيم

    آزمايشات مبدلهاي با تيوب U شكل

    آزمايشات مبدلهاي سر شناور با پكينگ خارجي

    دستورالعمل بازرسي مبدلهاي حرارتي

    منابع مورد استفاده

    قيمت فايل فقط 5,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : جزوه تعمير و نگهداري مبدل هاي حرارتي , دستگاههاي تبادل حرارتي مبدلهاي حرارتي پوسته و تيوب , اجزاي مبدلهاي حرارتي , اجزا و قسمتهاي خارجي مبدل حرارتي , اجزا و قسمتهاي داخلي مبدل حرارتي , دسته تيوب , پوسته , فرق كلي لوله و تيوب , سرپوش سرشناور , صفحه تيوب , ترتيب قرار دادن تيوبها در صفحه تيوب , صفحات هادي , انواع صفحات هادي , آندهاي فدا شونده

۳۲ بازديد

دانلود پاورپوينت تغذيه و تغذيه ورزشي

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • دانلود پاورپوينت تغذيه و تغذيه ورزشي
    دانلود پاورپوينت تغذيه و تغذيه ورزشيدسته: تربيت بدني
    بازديد: 19 بار
    فرمت فايل: ppt
    حجم فايل: 213 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 32

    فايل پاورپوينت با موضوع تغذيه و تغذيه ورزشي در حجم 32 اسلايد قابل ويرايش

    قيمت فايل فقط 6,000 تومان

    خريد

    بخشي از محتواي فايل:


    مهم ترين ويژگي هاي موجودات زنده عبارتند از:

    تنفس
    توليد مثل
    رشد
    تغذيه

    تغذيه علم پاسخ گويي به سه سوال اساسي است:

    •چه بخورم؟ «شناخت مواد غذايي»

    •چقدر بخورم؟ «R.D.A يا مقدار مجاز و توصيه شده مصرف مواد غذايي»

    •چه وقت بخورم؟ «شناخت تداخل اثر مواد غذايي بر يكديگر»ش

    شاخه هاي مهم علم تغذيه

    .1تغذيه عمومي «انساني، حيواني و گياهي»

    .2تغذيه باليني «تغذيه ويژه براي بيماران»

    .3تغذيه در دوران رشد «شيرخواري و رشد»

    .4تغذيه در دوران كهنسالي «نگهداري سلامت عمومي و جلوگيري از بروز كمبودهاي غذايي»

    .5تغذيه ورزشي «ويژه ورزشكاران با توجه به دستگاه انرژي  در گير در فعاليت»

    و...

    قيمت فايل فقط 6,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : دانلود پاورپوينت تغذيه و تغذيه ورزشي , پاورپوينت تغذيه و تغذيه ورزشي , تغذيه و تغذيه ورزشي , تربيت بدني

۲۳ بازديد

نماتود هاي نسجي و خوني

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • نماتود هاي نسجي و خوني
    نماتود هاي نسجي و خونيدسته: پزشكي
    بازديد: 2 بار
    فرمت فايل: ppt
    حجم فايل: 1686 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 53

    خانواده دراكونكوليده خانواده فيلاريده مشخصات كلي فيلرها مورفولوژي بروگيا مالايي بروگيا تيموري اونكوسركا ولولوس

    قيمت فايل فقط 7,800 تومان

    خريد

    خانواده دراكونكوليده:

    كرمهاي باريك و نخي

    داراي حلقه كوتيكولي در اطراف دهان

    دراكونكولوس مديننسيس تنها انگل انسان در اين خانواده

    خانواده فيلاريده

    خانواده ديوكتوفايميده

    نماتودهاي فيلري Filarial Nematodes

    نام بيماري: Filariasis, Filiariasis

    مشخصات كلي فيلرها

    اين گروه از نماتودها(موسوم به فيلر) كرمهاي خوني(لنفاوي) و يا بافتي هستند

    فيلرها كرمهاي نخي شكل با اندازه مختلف( 2تا 50 سانتيمتر) و كرم رنگ بوده

    محل زندگي در خون، لنف، بافت همبند، عضلات و گاهي حفرات بدن

    انسان و بسياري از حيوانات را آلوده  مي كنند  8 نوع آن براي انسان حائزاهميت است.

    كرمهاي ماده لاروزا بوده و به لارو آنها ميكروفيلر(Microfillaria) گفته مي شود.

    طول ميكرو فيلرها از 170 تا 300 ميكرون متفاوت بوده و ممكن است با يا بدون غشا يا غلاف

    يكي از رفتارهاي ويژه بسياري از ميكروفيلرها(L1) اين است كه حضور و تعداد آنها در گردش خون محيطي در طول مدت شبانه روز متغير است كه به آن دوره يا نوسان (periadicity) گفته مي شود.

    عواملي همچون تغييرات المانهاي تنفسي،هورموني در طول شبانه روز و ژنتيك در پريوديسيتي نقش دارد.

    مشخصات كلي فيلرها

    طول كرمهاي ماده 2 برابر كرمهاي نر بوده، دهان ساده وبدون لبهاي مشخص وحفره دهاني نيز نامشخص است

    مري استوانه اي وفاقد بالب مري

    عدم وجود ضمائم كوتيكولي

    كرم نر داراي 2 اسپيكول جفت گيري

    انتقال توسط  بندپايان

    لارو مرحله 1 حتما بايد وارد ميزبان واسط اجباري شود تا بتواند پوست اندازي

     وتبديل به L3  شود

    ميكروفيلرهاي لوآلوآ،بروگيا تيموري،بروگيا مالايي،ووشريا بانكروفتي داراي غشا يا غلافي چسبيده به بدن كرم هستند باقي مانده پوسته تخم هستند

    دوره كمون از 6 ماه تا 3 سال مي باشد

     8 گونه اصلي فيلرها براي انسان حائزاهميت است

    (1و وشريا بانكروفتي

    (2بروگيا مالايي

    (3بروگيا تيموري

    (4اونكوسركا ولوولوس

    (5لوآلوآ

    (6مانسونلا استرپتوسركا

    (7مانسونلا پرستنس

    (8مانسونلااوزاردي

    ودر ادامه مباحث زير بررسي ميشوند:

    اپيدميولوژي

    مورفولوژي

    بيماريزايي وتظاهرات باليني

     فيلاريازيس مزمن يا انسدادي

    مورفولوژي بروگيا مالايي

    بروگيا تيموري
    Brugia timori

    اونكوسركا ولولوس
    Onchocerca volvulus

    فايل پاورپوينت 53 اسلايد

    قيمت فايل فقط 7,800 تومان

    خريد

    برچسب ها : خانواده , دراكونكوليده , خانواده فيلاريده , مشخصات كلي فيلرها , مورفولوژي , بروگيا , مالايي , بروگيا , تيموري , اونكوسركا , ولولوس

۳۹ بازديد

نقش دانش آموزان به عنوان رابطين بهداشت

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • نقش دانش آموزان به عنوان رابطين بهداشت
    نقش دانش آموزان به عنوان رابطين بهداشتدسته: بهداشت محيط
    بازديد: 2 بار
    فرمت فايل: ppt
    حجم فايل: 600 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 10

    دانش آموزان بهداشت اهميت بهداشت مدارس برنامه هاي بهداشت مدارس

    قيمت فايل فقط 5,300 تومان

    خريد

    با توجه به بسط وگسترش آموزش بهداشت براي دانش آموزان مي توان با ذكر مسايل مختلف زندگي، بخصوص در روستاها در عادات و رفتار خانواده نيز اثر گذاشت و دانش آموز را به عنوان پيام رسان مسايل بهداشتي براي ديگر افراد خانواده برگزيد.

    نكته ي قابل به ذكر اينكه در زمينه آموزش بهداشت ودر ارتباط با تحقق شعار «بهداشت براي همه و همه براي بهداشت» بسط و گسترش آموزش بهداشت را نبايد فقط به يك دسته و مثلا مراقبين بهداشت مدارس  محدود كرد. بلكه گروههاي ديگري كه نفوذ كلامشان در بين طبقات مختلف مردم زياد است بايد در اين راستا قرار گرفته ومردم را نسبت به مسايل مختلف بهداشتي وراههاي تأمين وارتقاي سلامت خودآگاه كنند.از جمله ي اين گروهها معلمين مدارس خواهند بود كه خود به عنوان رابطين بهداشتي، به قول فدريكو ماير،دبير كل يونسكو مي توانند حقايق زندگي ودانستني هاي حياتي بهداشتي را به  دانش آموزان ياد داده واز طريق آنها به همه جا نشر دهند واين كاري است كه اكنون در نقاط مختلف جهان از آن بهره برداري مي كند.

    در اوگاندا دانش آموزان مدارس ابتدايي اطلاعات اوليه بهداشتي رابه عنوان قسمتي از درس علوم يادگرفته و به عنوان مروج بهداشت، افراد خانواده وآشنايان را از نحوه ي به كارگيري اين خدمات آشنا مي سازند.

    در چين كودكان با استفاده از امكانات مختلف آموزشي اطلاعات اوليه بهداشتي رادر مدارس به وسيله ي آموزگاران خود فرا مي گيرند.

    در بوليوي مراقبتهاي بهداشتي كودكان را در برنامه هاي درسي مدارس منظور كرده وبه صورت كتابهاي قصه منتشر نموده اند. همچنين هزاران معلم در زمينه ي مايع درماني خوراكي براي واليدن همكاري مي كنند در سنگال وسوريه هزاران دانش آموز ضمن بازديد از خانه هاي منطقه ي مسكوني خود والدين را از تاريخ وموقع واكسيناسيون كودكانشان آگاه كرده وصورت اسامي بچه هايي راكه به واكسيناسيون نياز دارند تهيه ودر جهت انجام آن پيگيري مي كنند.

    فايل پاورپوينت 10 اسلايد

    قيمت فايل فقط 5,300 تومان

    خريد

    برچسب ها : دانش آموزان , بهداشت , اهميت بهداشت مدارس , برنامه هاي بهداشت مدارس

۳۲ بازديد

راهنماي نگارش مقالات مروري

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

۲۸ بازديد

تحقيق معماري خراساني

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري خراساني
    تحقيق معماري خراسانيدسته: معماري
    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 63 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 14

    تحقيق معماري خراساني

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري خراساني

    در قسمت شرقي ايران پس از به وجود آمدن حكومتهاي مستقل و نيمه مستقل ، مردم به آرامشي نسبي رسيدن كه نتيجه آن در معماري و هنر نيز پديدار گشت و جوانه هاي هنر و معماري بعد از دو قرن در اين كشور زده شد بعلت اينكه خواستگاه اين معماري در شرق ايران به خصوصا خراسان بودسبك خراساني 15نام داده اند كه بعد ها دامنه آن به يزد و دامغان نيز كشيده شد. آنچه كه مشخص است اين دوره معماري همچون بر روي ريشه پوسيده معماري پارتي روييده شده كه به آن قابليت كاربري براي اسلام را نيز اضافه كرده اند به طريقي كه نحوه حتي نحوه استفاده آجر در ستونهاي كاخهاي ساساني و تاريك خانه دامغان به يك شكل است و طاق نماهايي كه از مشخصات دوره پاتي است در اين دوره نيز مشهود است16.و بيشتر بناها به صورت يك ايواني ساخته مي شد.

    اما مي توان ويژگيهاي كه معماري اين دوره داشته را به صورت زير دسته بندي كرد17:

    -                      در اين دوره ساختمانها نسبت به قبل از اسلام مردم وارتر و كوتاهتر شدند

    -                      كيفيت مصالح مورد استفاده بسيار پائين بود

    -                      از لحاظ فني داراي همان مشخصات معماري پار تي بوده

    -                      در اين دوره اكثر مصالح بوم آورد بودن كه به نحوي سعي مي كردند از امكانات محل فقط بنايي بسازند.

    -                      در اين دوره معماري مسجد آغاز گرديد

    -                      بنا ها با نقشه هاي يك ايواني اجرا مي گرديد.

    آنچه مسلم است معماري خراساني در مخلفت با معماري عباسيان و امويان بود و مي خواست حر ف تازه اي از معماري ايران را داشته باشد .اما معماري ايران به اين سادگي نماند و با توجه به اصالت مردم باز به سوي تزئنات و شكوه و عضمت حر كت كرد و در وا قع هر چه ايران داراي استقلال مي گرديد و عظمت خود را به دست مي آورد تاثيرات آن در معماري پديدار مي گرديد.

    آذري (معماري)جلد: 1نويسنده: هادي عالم زاده      شماره مقاله:152

    آذري، سبكي در معاماري اسلامي ايران، منسوب به اذربايجان، مشهور به سبك مغول يا ايراني ـ مغول و مقارن با دورۀ حكومت ايلخانان بر ايران (654-736ق/1256-1336م). پژوهشگران تاريخ هنر و معماري، غالباً دوران 1400 سالۀ هنر و معماري ايران بعد از اسلام را به سلسله‎هاي مهم حكومتي نسبت داده و زير عنوانهاي سده‎هاي نخستين، دورۀ سلجوقي، مغول (ايراني ـ مغول، ايلخانان)، تيموري، صفوي و قاجار به بحث كشيده‎اند (ويلسن جمـ ؛ ديماند، جمـ ؛ هنر فر، جمـ ؛ ويلبر، 33، 35؛ پوپ «بررسي هنر ايران» جمـ ؛ همو، هنر ايران در گذشته و آينده، جمـ ؛ دوري، جمـ ؛ مارسيه، جمـ) و جز تني چند از اينان چون زكي محمدحسن (صص 15، 17، 18، 27، 36) و ارنست كونل (صص 11، 43، 94) غالباً بي‎هيچ توضيحي از به كار بردن واژۀ «سبك» كه اصطلاحي است فني، تن زده‎اند. تنها ويلبر در تعليل اين نكته نوشته: چون فرمانروايان اين روزگاران فقط پشتيبان و فراهم‎كنندۀ زمينۀ پيشرفت معماري بودند نه آفرينندۀ آن، به جاي به كار بردن واژۀ «سبك» از عنوان سياسي استفاده مي‎شود (ص «ز»). گرچه او خود در جاي جاي كتابش تعبيرات «سبك مغول»، «سبك ايلخاني» و گاه «سبك معماري دورۀ ايلخاني» را به كار برده است (صص 33، 35). در ميان اين پژوهشگران ظاهراً محمدكريم پيرنيا، نخستين‎بار در 1347ش در مقالۀ «سبك‎شناسي معماري ايران» آگاهانه واژۀ «سبك» را به كار برده و به منظور به دست دادن «نامهايي منطقي و مناسب» براي چند بنا كه «به يك سبك ساخته شده» ولي ننامهاي مغولي، تيموري، قراقويونلو و نظاير ان» گرفته اصطلاحاتي نو در پژوهش تاريخ معماري ايران بعد از اسلام عرضه كرده است. وي به پيروي از سبك‎شناسي شعر فارسي، سبكهاي معماري را به زادگاههاي آنها نسبت داده و نامهاي خراساني، رازي، آذري و اصفهاني را در معماري پيشنهاد كرده است (صص 43، 44). باتوجه به مشخصات تاريخي، جغرافيايي، ويژگيهاي معماري و بناهاي بازماندۀ منسوب به سبك آذري مي‎توان آن را بر معماري اسلامي ايران در دورۀ ايلخاني (مغول) منطبق ساخت. به نظر پيرنيا پس از استقرار هولاكو در مراغه (657ق/1259م) معماري ايران جان تازه‎اي گرفت و سبك آذري در پي دگرگونيهايي كه بر اثر اوضاع سياسي، اجتماعي و اقتصاديِ حكم بر جامعه، در سبك رازي (معماري دورۀ سلجوقي) پديد آمد، از مراغه آغاز شد و با نام سبك مغولي راه تبريز و سلطانيه را پيموده و به سراسر ايران و خارج ايران نفوذ كرد و روز به روز آراسته‎تر شد تا در اوج درخشش خود شاهكارهاي روزگار فرزندان تيمور و به ويژه شاهرخ (807-850ق/1404-1446م) را پديد آورد (همو، 45). از اين سخن پيرنيا و قراين ديگر در دو مقالۀ وي، چون ذكر مقبرۀ، شيخ‎صفيّ‎الدين اردبيلي و مسجد گوهرشاد و برخي ديگر از آثار دورۀ پس از ايلخاني در جزو بناهاي سبك آذري، آشكارا برمي‎آيد كه او سبك آذري را بر معماري دو دورۀ ايلخاني و تيموري منطبق مي‎سازد، درحاليكه غالب پژوهشگران، هنر و معماري دو دورۀ مغول (ايلخاني) و تيموري را جدا از يكديگر و به‎سان دو دورۀ مختلف به بحث كشيده‎اند، حتي كونل كه از اين دوره زير يك عنوان، سبك ايراني ـ مغول، گفت‎وگو كرده، توجه دارد كه در اينجا دو دورۀ متوالي با فاصلۀ زماني كوتاه قابل تشخيص است كه به عقيدۀ وي در دورۀ نخست كه مربوط به ايلخانان است عنصر مغولي بر كارهاي هنري ايران تأثير مي‎گذارد و در دورۀ دوم كه عنصر مغولي در فرهنگ ايران حل و هضم مي‎شود سبك تيموري ارزش و اعتبار مي‎يابد (ص 94). اما به هر حال بايد اين واقعيت را در اينجا پذيرفت كه گرچه دورۀ ايلخاني با مرگ آخرين پادشاه مقتدر اين سلسله، ابوسعيد، در 736ق/1335م پايان مي‎يابد، ولي چون مرگ او «نه در فعاليت ساختماني وقفه ايجاد كرد و نه در سبك معماري» (ويلبر، 105) ساختمانهاي بقيۀ سدۀ 8ق/14م را نيز مي‎توان جزو اين دوره و سبك تصريح نمي‎كند، ولي با توجه به اين جمله‎ها مي‎توان جزو اين دوره و سبك به شمار آورد. وجه تسميه: پيرنيا به وجه تسميۀ اين سبك تصريح نمي‎كند، ولي با توجه به اين جمله‎ها مي‎توان به علت اين نامگذاري پي برد: اين سبك «با آميزش و تركيب و تلفيق معماري جنوب و سنتها و روشهايي كه از روزگاران كهن، بوميِ آذربايجان شده بود» پديد امد و «به حق نام آذري گرفت» (پيرنيا، «سبك آذري»، 55)، اما وي روشن نمي‎سازد كه اين سبك كي و از سوي چه كسي و در كجا نام «آذري» گرفته و در كدام متن كهن يا نو به كار رفته است. البته توجه و اشاره به «معماري بومي آذربايجان» در نوشته‎هاي ديگر پژوهشگران بي‎سابقه نيست. پيش از پيرنيا، آندره گدار در گفت‎وگو از مقابر مراغه، كه در نيمۀ دوم قرن 6ق/12م (پيش از يورش مغول) ساخته شده‎اند تعبير «نوع ساختمانهاي آذربايجان» و «معماري آذربايجان» را به كار برده است (ص 426). همچنين وي در گفت‎وگو از آرامگاه الجايتو (سلطان‎محمد خدابنده)، بنا‎ترين اثر معماري عصر ايلخانان، به «ابنيۀ پيشين آذربايجان» و «معماري قديمي آذربايجاني» عنايت داشته است (همو، 433). خاستگاه: برخي از محققان چون عباس اقبال معتقدند روابط ميان جهان اسلام و چين (مركز حكومت خان مغول) كه از روزگار هولاكو آغاز گرديد، تأثيران متقابلي در معماري جهان اسلام مؤثر افتاده، «يكي شكل گنبدهاست كه در مقابر و مساجد كاملاً از معابد چيني و بودايي تقليد شده، ديگر رنگ آبي شفاف در كاشي‎كاري و پوشاندن خِارج گنبدها از كاشيهاي كبود براق. مخصوصاً بعضي از بناهايي كه از عهد ايلخانان باقي مانده از دور هيأت چادرها يعني يورتهاي مخصوص اسلات را دارد، تأثير شكل يورتها در مقبرۀ مشهور به دختر هولاكو واقع در مراغه از همه‎جا نمايان‎تر است»

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : تحقيق معماري خراساني , تحقيق در مورد معماري خراساني , تحقيق در باره معماري خراساني , تحقيق و بررسي معماري خراساني , معماري خراساني , دانلود تحقيق معماري خراساني , دانلود تحقيق در مورد معماري خراساني , دانلود تحقيق در باره معماري خراساني , دانلود تحقيق و بررسي معماري خراساني

۳۲ بازديد

تحقيق معماري رنسانس

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري رنسانس
    تحقيق معماري رنسانسدسته: معماري
    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 1214 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 23

    معماري رنسانس

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري رنسانس

    معماري رنسانس به معماري اروپا در سده‌هاي ۱۵ و ۱۶ ميلادي (دورهٔ رنسانس) اطلاق مي‌شود كه از مشخصه‌هاي آن، نوزايي عناصر فرهنگي روم و يونان باستان بود.

    در تمامي دوره گوتيك در قرون ميانه، زماني كه معماري در فرانسه و انگليس با بنا ساختن كليساهاي اعظم غول پيكر با فضاي داخلي فوق العاده كه نمايانگر يكي از نقاط اوج نبوغ معماري اروپايي است، تحت غلبه اجراي معماري در عظيم ترين مقياسهاي تاريخ غرب بود، معماري ايتاليايي امري بي اهميت و نسبتاً كوچك محسوب مي شد. هرچند معماري گوتيك در ايتاليا وجود داشت اما به نظر مي رسد وسعت ميدان ديد، نبوغ و ابهت معماري دولتشهرها از آن فراتر رفت. دوره رنسانس توسعه يك معماري جديد را از قرن پانزدهم تا قرن شانزدهم تجربه كرد كه اولين نمونه معماري مدرن بود. زماني كه ما به ساختمانهاي دوره رنسانس نگاه مي كنيم در نظرمان آشنا هستند تقريباً چنان كه گويا آنها يكصد سال پيش ساخته شده اند. زبان معماري كه بوسيله معماران رنسانس ايتاليا ابداع شد تبديل به زبان معماري غالب دنياي جديد شد كه تنها با ظهور معماري مدرن در قرن بيستم كنار گذاشته شد.

    معماران دوره رنسانس معماري خود را تا حدودي در نتيجه علاقه احيا شده خود نسبت به ويرانه هاي روم و يونان، از طريق بازيابي متون كلاسيك درباره معماري و به خصوص ده كتاب نويسنده رومي، ويتروويوس كه درباره معماري نگاشته شده بود اخذ كردند. آنان همچنين اشكال جديد و زبان ديداري جديدي ابداع كردند كه از دوره كلاسيك منشعب نشده بود. بتدريج معماران، اومانيستها و نقاشان دوره رنسانس (معماري در رنسانس به عنوان يك هنر كامل و فراگير تلقي مي شد) انديشه اي جديد درباره فضاي عمومي ابداع كرد كه در آن جامعه احساس افتخار و ارجمندي كند و جامعه در مقياسي كه تمام شهر را در بر مي گيرد تنظيم و ترتيب يابد

    در دوره رنسانس معماري به عنوان هنر عالي در نظر گرفته مي شد. نظريه پردازان بر اين باور بودند كه طراحي معماري مانند همه هنرها از تجربه انساني بر مي خيزد اما معماري همچنين نمايانگر عاليترين دستاوردهاي هنري ممكن براي بشريت بود. اما معماري چنان كه امروز تلقي مي شود يك حرفه تخصصي تلقي نمي شد. طراحي معماري بوسيله معماران حرفه اي، نقاشان، مجسمه سازان (از قبيل ميشل آنجلو)، اومانيستها، بنايان و افراد آماتور ساده با صرف زمان و هزينه بسيار انجام مي شد

    هنر طبق چيزي كه در نهايت از كتابهاي ويتروويوس درباره معماري اخذ شده بود مبتني بر هفت اصل بود. مهمترين اصل در اين ميان تقارن بود و اين به آن معنا بود كه بخشهاي مختلف بايستي از نظر هندسي متعادل باشند. در اولين نمونه هاي معماري رنسانس نوعي شيدايي براي نظم و تقارن وجود دارد. علاوه بر اين بخشهاي مختلف يك كليت معماري بايد مطابق و هماهنگ با يكديگر باشند كه در نظريه معماري به اين موضوع حالت و مزاج بنا گفته مي شد. با اين حال با توسعه معماري، طراحان شروع به طغيان عليه سخت گيريهاي نظريه ويتروويوسي كردند. در دهه 1530 به خصوص در كارهاي ميشل آنجلو، معماران شروع به رفتاري ديوانه وار درباره عدم تقارن و استفاده از مخلوطي به شدت نامنظم از عناصر معماري كردند. اين شيوه طغيانگر معماري با نام معماري صاحب سبك و براساس پديده اي مشابه در نقاشي رنسانس نامگذاري شد

    به طور معمول ابداع شيوه منحصر به فرد ايتاليايي در معماري رنسانس به فيليپو برونلسكي (1377-1466) نسبت داده مي شود. او همچنين ابداعگر اصول زاويه ديد خطي در طراحي و نقاشي شمرده شده است. در سال 1419 او مأموريت يافت گنبد كليساي اعظم فلورانس را كه بناي آن در سال 1296 آغاز شده بود بسازد. در سال 1419 ساختمان همچنان ناتمام باقي مانده بود زيرا هيچ كس به درستي درباره چگونگي ساخت گنبد نمي توانست تصميم گيري كند. برونلسكي مشكل را با ابداع نوع جديدي از گنبد حل كرد. گنبد برونلسكي به جاي حالت نيمكره اي، هرمي و مرتفع بود. گنبد هشت وجه داشت و برونلسكي در خارج گنبد در مرز وجه هاي مجاور قوسهايي سفيد رنگ ساخت تا توجه را به اين هشت وجه جلب كند. اين اولين گنبدي بود كه از زمان دوره كلاسيك تا آن زمان ساخته شده بود كه به طور عمده كاركردي خارج ساختماني به جاي كاركردي داخل ساختماني داشت. در معماري قرون وسطي، گنبدها به نحوي طراحي مي شدند تا از داخل مجموعه بنا قابل ديد باشند. با اين حال گنبد برونلسكي از تمامي فلورانس قابل مشاهده بود و در حقيقت هنوز امروز هم بر منظره هوايي شهر تسلط دارد. در اينجا چندين ابتكار مطرح است: طراحي با هشت وجه توجه را به بخشهاي هندسي و تقارن آن جلب مي كند و به اين ترتيب شايد گنبد برونلسكي بهترين نمونه از اصل تقارن در معماري رنسانس باشد. اين تقارن چيزي بود كه ويتروويوس، معمار كلاسيك آن را عاليترين فضيلت يك معماري تلقي مي كرد. اين گنبد همچنين با توجه كردن به فضاي عمومي، همچنان كه يك پديده معماري داخلي است يك پديده معماري خارجي نيز محسوب مي شود و به عنوان مركز ثقل ديداري در زندگي شهري فلورانس عمل مي كند

    قرن پانزدهم شاهد افزايش قابل توجه طرحهاي معماري نه تنها در ثروتمندترين شهرها از قبيل فلورانس بلكه در سراسر ايتاليا بود. اصول ويتروويوسي تقارن و نظم تقريباً در تمامي طرحها به كار گرفته مي شد. علاوه بر اين ابداع برونلسكي درباره زاويه ديد، كه يك روش و ابزار نگارگري بود، شيوه ساختن بنا را بوسيله معماران ايتاليايي تغيير داد. معماري رنسانس قرن پانزدهم در غلبه سطوح مسطح و خطوط مشخص و قدرتمند بود و بر اين اصول معماري تأكيد مي كرد.

    اقسام ساختمانها در حال افزايش بود. علاوه بر ساختمانهاي معمول قرون وسطي از قبيل كليساها، كليساهاي كوچك و بيمارستانها، طراحان رنسان دو نوع جديد از ساختمان را خلق كردند: ويلا و پالازو. ويلا خانه اي اعيان نشين در ييلاقات خارج از شهر بود كه شهروندان ثروتمند و قدرتمند مانند خاندان دمديسي در آن زندگي مي كردند. معماران رنسانس شكل اوليه مزارع استحكام بندي شده اشرافي را در قالب ويلا تبديل به خانه هايي با فضاهاي وسيع، راحت و دلپذير ساختند. ويلا با پالازو يا خانه شهري نسبت داشت. اينها خانه هايي بودند كه افراد ثروتمند و قدرتمند زماني كه از شهر بازديد مي كردند در آن سكونت داشتند. در قرن سيزدهم اين گونه پالازوها ساختمانهايي كم اهميت و باريك بودند كه طبقه اول آنها به عنوان مغازه به اجاره داده مي شد. قرن پانزدهم شاهد ظهور پالازوهاي بزرگ، وسيع و درخوري بود كه تمامي طبقات به فضاهاي زندگي اختصاص داده شده بود. باز هم معماران به جنبه هاي بيروني اين پالازوها علاقه مند بودند. آنها ساختمانهايي هم خصوصي و هم عمومي بودند. از جنبه عمومي و براساس ظواهر خارج آنها، اين ساختمانها بيانگر ثروت و قدرت صاحبان خود بودند.

    در كنار برونلسكي، مهمترين معمار اين دوره لئون باتيستا آلبرتي بود كه همچنين يك نظريه پرداز مهم سياسي و اومانيست مدني بود. او بيشتر به خاطر آثارش درباره معماري شناخته شده است. او در اين كتابها نظريه اي درباره طراحي شهري و فضاي عمومي ترسيم مي كند. شهر آرماني او آكنده از ساختمانهاي مجزا و باشكوهي هستند كه همگي به طور كامل در تعادل با يكديگر هستند. در حالي كه برونلسكي ابداعگر زبان معماري رنسانس تلقي مي شود، آلبرتي عموماً به عنوان كامل كننده آن از نظر تقارن و حالت ساختاري شمرده مي شود.

    همچون نقاشي و مجسمه سازي، علاقه به معماري و طراحي آن منجر به نوعي از معماري شد كه در آن اصول و روشهاي طراحي تبديل به زبان غالب بناها و ساختمانها شد. معماري صاحب سبك، كه به نحو نزديكي با هنر صاحب سبك معاصر بود، به خصوص از طريق ناهمخواني و پريشاني ديداري توجه را به طراحي هر كدام از عناصر جلب مي كند. اولين استاد شيوه صاحب سبك در معماري، ميشل آنجلو بوناروتي بود كه معماريش با ابزارهاي اغتشاش آميز و متضاد پر شده است. به عنوان نمونه در كتابخانه لونتين او ستونها را به جاي اين كه در محل خود و در برابر ديوار ها قرار دهد در داخل تورفتيگهايي از ديوارها تعبيه كرد. اين ستونها چنان كه بايد اين گونه باشد تا كف ادامه پيدا نمي كنند، بلكه چندين پا بالاتر از كف متوقف مي شوند.

    به اين ترتيب معماري صاحب سبك اصول ويتروويوسي تطابق و تقارن را واژگونه مي سازد. در ساختمانهاي صاحب سبك تنشي بين نظم و بي نظمي و بين كارايي و بلااستفادگي وجود دارد. اينها همه در جهت جلب توجه به اين حقيقت است كه معماري نوعي تدبير، اثر هنري و مصنوعي مي باشد. در اينجا ما ريشه هاي معماري پست مدرن را با تأكيدي كه بر عدم تناسب و عدم كارايي دارد مي بينيم. با اين حال فعالان صاحب سبك هيچ گاه به طور كامل ويتروويوس را رها نكردند. ساختمانهاي صاحب سبك هنوز هم تا حدود زيادي متناسب و با طراحي منسجمي هستند. اين ساختمانها هرچند يك سطح متقارن متين را نمايش نمي دهند اما توجه ما را به استفاده از عناصر مختلف معماري جلب مي كنند.

    • معماري رنسانس آغازين ۱۲۰۰-۱۴۰۰ م

    • معماري رنسانس مياني ۱۴۰۰-۱۵۰۰ م

    • معماري رنسانس پيشرفته ۱۵۰۰-۱۶۰۰ م

    • گنبد كليساي فلورنس (سانتا ماريا دلفوره)

    • گنبد كليساي فلورنس (سانتا ماريا دلفوره)

    • تپه كاپيتول (كاپيتولينه)

    • كليساي سن پيتر

    • بيمارستان كودكان سرراهي۱۴۲۴-۱۴۱۹ م)

    • دهليز كتابخانه لورنس

    • تمپيه تو (۱۵۰۲-۱۵۰۳م)

    • كليساي سانتا ماريا دله كارچري (۱۴۵۸)

    • ويلاي روتوندا

    • كليساي سانتواسپيريتو

    • كاخ شامپور(۱۵۱۹ م)

    • معبد مالاتستايي (سان فرانچسكو)

    1. آلبرتي : از كارهاي مشهور او كليساي سن آندئا -سن فرانچسكو و ويلاي روچلاي است .او 20 الي 30 اثر مشهور دارد كه يكي ديگر از آثار او كليساي سانتانوولا مي باشد.

    2. فيليپو برونلسكي: اولين ساختمان مربوط به رنسانس را ساخته و حرفه اصلي او طلاسازي است. ولي قشنگترين گنبد دوره رنسانس را درست كرده كه دومين گنبد بزرگ دنياست .(گنبد بزرگ كليساي كاتدرال يا جامع فلورانس كه خود كليسا مال دوره گوتيك است ولي گنبد آن در دوره رنسانس ساخته مي شود و اولين سازه رنسانس است .اسم اين كليسا سانتا ماريادلافيوره است كه الگو و نماد شهر فلورانس است كه گنبدي 8ضلعي به رنگ سفيد و آجري است .خود گنبد آجري است و زه هاي آن سفيد رنگ است .دهانه ي اين گنبد 42 متر است كه بعد از پانتئون كه 43 متري است بزرگترين گنبد ساخته شده در جهان بود).

    از كارهاي ديگر برونلسكي ساخت بيمارستان براي كودكان يتيم است و همينطور ساخت نمازخانه اي به نام پاتزي  pazzi chapel

    اين 3 مورد از بهترين كارهاي برونلسكي است .كارهاي او كاملا شبيه كارهاي روم و يونان است و در كارهاي او طاق و قوسهاي زيادي وجود دارد او در ساخت كليسا از سنتوري بزرگ و يك قوس بزرگ در ورودي استفاده مي كند.

    3-كارلو مادرنو :كليسايي به نام سانتا سوزانا را طراحي مي كند در اين كليسا و كليساي سانتا نوولا ما تركيبي رياضي داريم به نام تناسب طلايي .همان تناسب طلايي يونان باستان

    اثر ديگر كارلو مادرنو گنبد كليساي سن پيتر است كه پاپ در آنجا ست اين كليسا كه در واتيكان قرار دارد شكل صليبي داشته و در آتش سوزي از بين مي رود و در قرن 15 دوباره ساخته مي شود.

    گنبد اين كليسا را كارلو مادرنو شروع كرد ولي نتوانست ادامه دهد.

    4-دوناتو برامانته :يك كاخ به نام فارنزه ساخته كه آن را به اتمام نتوانست برساند و ميكل آنژ آن را تمام كرد و يك ساختمان دارد با نماد پيشرفت به نام تمپيتو كه گنبدي پايه دار است و زير آن ستون وجود دارد.

    گنبد تمپيتو الگوي ساخت كليساي سن پيتر مي شود .

    5-ميكل آنژ: از كارهاي او طرح اصلي سن پيتر و ميدان كامپيد وليو (كاپيتل )در واتيكان است و تمام مجسمه ها ي جلوي سن پيتر و ميدان كاپيتل كار ميكل آنژ است .

    6-رافائل :او بيشتر نقاش و مجسمه ساز است تا معمار .يعني بيشتر كارهاي نقاشي و مجسمه سازي مي كرده .

    7-لئوناردو داوينچي: مثل ميكل آنژ از نابغه هاي اين دوران است .رنسانس يك هنر واقعي و رئاليستي است .و دوران ظهور نوابعي كه قبلا وجود نداشته .

    داوينچي نمونه يك نابعه است معمار-شهرساز-نقاش-مجسمه ساز-طبيب -رياضي دان -مخترع -منجم

    او اولين طرح شهرسازي براي هدايت آب و فاضلاب را داد و بهترين نقاشيها و مجسمه سازي ها كار اوست .اولين دوچرخه را ساخته .

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري رنسانس 21 ص , معماري رنسانس , دانلود معماري رنسانس 21 ص , دانلود تحقيق معماري رنسانس 21 ص , تحقيق معماري رنسانس , دانلود تحقيق معماري رنسانس , دانلود تحقيق در مورد معماري رنسانس , بررسي معماري رنسانس , دانلود تحقيق و بررسي معماري رنسانس , تحقيق معماري رنسانس , تحقيق در مورد معماري رنسانس

۳۰ بازديد

نام محصول:حقوق زن در ايران

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • نام محصول:حقوق زن در ايران

    نام محصول : حقوق زن در ايران

    دسته : حقوق
    بازديد: 3 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 53 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 57

    توضيحات كوتاه:
    حقوق زن در ايران در 57صفحه در قالب فايل ورد قابل ويرايش

    توضيحات كامل:

     حقوق زن در ايران 

    مقدمه

    يكي از ويژگيهاي برجسته قانون اساسي ما توجه ويژه به جايگاه زنان در جامعه است. اين مقاله در صدد است رويكرد قانون اساسي به زنان را پررنگ كند.

     سواي دوره هاي خيلي دور كه در برخي از جوامع ما با زن سالاري و يا مادر سالاري مواجه هستيم، تقريبا كل تاريخ بشريت در همه جوامع تاريخي مردم سالار بوده است. ساماندهي جامعه حتي در دوران جديد مدرن به نحوي است كه زن به عنوان جنس دوم در حاشيه قرار گرفته و به قول پست مدرن ها صداي زنان خاموش است و به گوش نمي رسد.

    واقعيت اين است كه بسياري از دستاوردهاي دنياي مدرن نيز نصيب زنان شده است. زنان توانسته اند با تلاش خود براي بالابردن سطح آموزش و فرهنگ خود، بسياري از حقوق اوليه خود را بدست آورند. 

    بيان مطلب

    در ايران نيز طي نيم قرن اخير تحولات مثبتي به نفع زنان اتفاق افتاده است. در انقلاب اسلامي زنان مشاركت گسترده اي، همپاي مردان داشته اند. بعد از گذشت 27 سال از پيروزي انقلاب اسلامي، موقعيت زنان از وجوه مختلف روند بسيار مثبتي داشته است. خصوصا از نظر آموزش و تحصيلات عاليه كه نقش بسيار مهمي نيز در ارتقاي سطح آگاهي آنها داشته، پيشرفت هاي شگرفي اتفاق افتاده است. با اين وصف با اين تحولاتي كه صورت گرفته، نقش زنان در جامعه امروزي غير قابل انكار است. به همين خاطر اصل بيست و يكم قانون اساسي دولت را موظف كرده است تا جهت احياي حقوق وارتقاي نقش زنان در جامعه يكسري اقداماتي را انجام دهد. اصل بيست و يكم قانون اساسي عنوان مي كند كه دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد و امور زير را انجام دهد:

    1-ايجاد زمينه هاي مساعد براي رشد شخصيت زن و احياي حقوق مادي و معنوي او.

    2- حمايت مادران مخصوصا در دوران بارداري و حفاظت فرزند و حمايت از كودكان بي سرپرست.

    3-ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقاي خانواده

    4-ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بي سرپرست

    5-اعطاي قيومت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعي.

    همانطور كه ملاحظه مي شود قانون اساسي طي يكي از اصول خود، حقوق مادي و معنوي زنان را به رسميت شناخته و دولت را در اين زمينه موظف كرده است تا اقداماتي را در جهت رعايت حقوق زنان و حمايت از آنان در شرايط خاص را تضمين كند.

    مواردي كه در اصل بيست و يكم قانون اساسي به آنها اشاره شده از اين جهت بوده كه اصولا زنان در جامعه آسيب پذيرتر از مردان باشند و در شرايطي خاص لازم است تا دولت برخي امتيازات را براي آنها در نظر بگيد. از جمله زنان بي سرپرست يا سرپرست خانوار اين حق را دارند كه به نحوي ويژه از مزايايي چون بيمه برخوردار شوند. هر چند كه دولت نتوانسته كه همه مواد اصل بيست و يكم را اجرايي كند، اما اقداماتي نيز انجام گرفته است.

    در قوانين ايران، زنان متناسب با حقوق انساني خود حمايت نمي شوند. قوانين ناظر بر حقوق زن نه تنها بر ضوابط حقوق بشر استوار نيست، بلكه با تحولات رو به رشد ايران همخواني ندارد. اين قوانين به نيازمنديهاي جامعه اي كه در آن نرخ ورود زنان به دانشگاه ها رو به فزوني است و نرخ بيسوادي زنان رو به كاستي است، جواب نمي دهد. به سخن ديگر ساختار حقوقي در ايران از تحولات اجتماعي عقب مانده است و در نتيجه اين عدم تعادل، اوضاع بحراني شده و بر كل مناسبات خانوادگي و اجتماعي اثر گذاشته است.

    به علاوه هنوز براي آنكه زنان از همان حقوق اندك و محدودي كه در برخي قوانين براي آنها پيش بيني شده است بهره مند بشوند، امكانات لازم اجرايي، فرهنگي و اجتماعي فراهم نگرديده است. زنان به لحاظ وجود موانع اجرايي، فرهنگي و اجتماعي به داشته هاي محدود قانوني خود كمتر دسترسي دارند و براي احقاق حق يا اساساً به مراجع قضايي مراجعه نمي كنند يا در نيمه راه، مطالبات حقوقي خود را مسكوت مي گذارند و درمي يابند كه حتي در صورت پافشاري، مراجع قضايي به درستي پاسخگوي آنها نخواهند شد.

      بحث تاريخي

    1-در حوزۀ خانواده

    در اين حوزه، بررسي تحول تاريخي حقوق زن، پژوهشگر را شگفت زده مي كند. منحني تغييرات و تحولات، درست در جائيكه انتظار مي رود تصاعدي و جهنده ترسيم شود، جهت تنزل و سقوط را در پيش مي گيرد. اين منحني در صورتيكه آنرا از يك مبدأ زماني خاص تا امروز ترسيم كنيم وضعيت حقوق زن را منطقي و رو به رشد گزارش نمي دهد. منحني تابعي نيست از متغير زمان و شرايط اجتماعي، بلكه تابعي است از متغير مرداني كه حكومت را در اختيار و انحصار خود مي گيرند. در جريان اين افت و خيزها با كمال حيرت نقش ايجابي زنان را در سالهاي اول انقلاب كمرنگ مي يابيم و نقش سلبي آنها را پر رنگ مي بينيم. در حوزۀ خانواده به خصوص نقش سلبي زنان عمده مي شود. يعني زنان عليه زنان اقدام مي كنند و با حمايت از تندروهاي تازه به حكومت رسيده، موجبات تصويب قوانين محدود كننده را فراهم مي سازند. تدوين قوانين به شكل امروزي از سال 1307 شمسي در ايران آغاز شده است. تحول تاريخي حقوقي زن از اين مبداء زماني تا امروز در حوزۀ خانواده اينگونه بوده است:

    از سال 1307 تا سال 1346

    در اين مقطع تاريخي وضعيت حقوقي زنان در خانواده اسفناك است. زن در زندگي زناشويي يك دست نشانده است. او حق ندارد در مناسبات خانوادگي فعال بشود و تأثير بگذارد. هر وقت بخواهند مي توانند او را طلاق بدهند و حتي شوهر براي طلاق دادن زن خود لازم نيست به مراجع قضايي مراجعه كند. كافي است برود به يك دفتر خانۀ طلاق، دو خط تقاضاي خود را آنجا ثبت كند و مهريۀ زن را به صندوق دفتر خانه توديع نمايد. دفتر خانه حضور زن را لازم نمي داند. شوهر فقط به پرسش هاي ضروري براي اجراي صيغۀ شرعي طلاق پاسخ مي دهد. سر دفتر حتي دربارۀ آخرين «قاعدگي» زن كه اطلاع از آن واجب شرعي است، به پاسخ مرد اكتفا مي كند. سپس طلاقنامه را تنظيم كرده و با پست براي زن مي فرستد. اين مطلق گرايي مردانه در امر طلاق در سال 1346 پايان يافت. در اين سال قانوني تصويب شد كه بر پايه آن وضعيت حقوقي زن بهتر شد. «قانون حمايت خانواده» مصوب اين سال است. به موجب آن مقرر شد دادگاه هايي خاص رسيدگي به اختلاف خانوادگي تأسيس بشود. زن يا شوهر ملزم شدند تقاضاي طلاق خود را با ذكر دلايل و به ضميمه مستندات به دادگاه هاي حمايت خانواده تقديم نمايند. بدين ترتيب براي نخستين بار در تاريخ تحولات حقوق زن، وقوع طلاق موكول شد به صدور رأي از سوي دادگاه صالحه. به سخن ديگر از سال 1346 يكي از مواد قانون مدني كه به استناد آن مرد براي طلاق زن داراي حق مطلقه بود، بي اعتبار شد و ضمانت اجرايي خود را از دست داد. زن در امر حضانت و ولايت بر فرزند تا حدودي مورد حمايت قانون قرار گرفت.

    از سال 1346 تا 1353

    در اين مقطع تاريخي، دادگاه هاي خانواده، قضات و وكلا تجربياتي به دست آوردند و توانستند در جريان اجراي قانون حمايت خانواده مصوب 1346 ضعف ها و مشكلات اجرايي آن را بشناسند. اين شناخت مقدمه اي شد بر تدوين اصلاحيه اي بر آن قانون كه در سال 1353 از تصويب گذشت. حقوق زن در اين اصلاحيه شفاف تر تدوين يافته است.

    از سال 1353 تا  1357

    در اين مقطع تاريخي گزارش هاي رسيدگي در دادگاه هاي حمايت خانواده، تبديل به دست آورد گرانبهايي شده بود و نهادهاي قضايي و اجتماعي كشور در كار تجربه آموزي از كارنامۀ عملكرد دادگاه ها بودند كه مي توانست دستمايه اي بشود براي اصلاحات بعدي و تداوم رشد حقوق زن در سالهاي آينده.

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        از سال 1357 تا امروز (1386)

    سلسله رويدادهاي سودمند در حوزۀ حقوق خانواده را انقلاب قطع كرد. از 22 بهمن 1357 تا امروز نمودار وضعيت حقوقي زن در خانواده منحني پر پيچ و خمي است كه درست در نقطه اي كه بايد تحت تأثير يك انقلاب آزادايخواهانه صعود كند، نزول كرده است. مخالفان شاه از طيف ديني بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، نظم منطقي اين منحني را در هم ريختند. آنها ديگر بار قدرت مطلقۀ «شوهر» در امر طلاق را احيا كردند. همچنين دادگاه هاي حمايت خانواده كه محل اجراي قانون حمايت خانواده بود تعطيل شد. ديگر بار مردان توانستند به دفتر خانه هاي طلاق مراجعه كنند و همسر خود را به طلاق غيابي طلاق بدهند. مادۀ قانوني خاصي كه اعتبار از دست داده بود (ماده 1133 قانون مدني)، پس از پيروزي انقلاب، به زيان زن اعتبار به دست آورد. همچنين تدابيري كه در قانون خانواده براي كنترل چند همسري مردان و حضانت و ولايت بر فرزندان به سود زن اتخاذ شده بود الغاء گرديد. اينك حقوق زن در حوزۀ خانواده سير قهقرايي را مي پيمود، تا جائيكه دو سال اول انقلاب سالهاي طلاق غيابي و صعود آمارهاي مربوط به آن است. حكومت بر آمده از انقلاب حمله و هجوم به حقوق مكتسبۀ زنان را با استناد به احكام شرع توجيه مي كرد و تأكيد مي ورزيد به اينكه «به سود زنان است فرودست شوهر باشند.»

    نقش فقها در افت و خيز منحني حقوق زن

    از دير باز، پيش از تأسيس دادگستري نوين و قانون گذاري بر پايه آراء نمايندگان مردم، فقها در مرزبندي حقوق زن نقش اصلي را ايفا كرده اند. در سال 1307 نيز كه بر پايۀ قانون اساسي مشروطه كار تدوين قوانين به صورت امروزي شروع شد، فقهادر تدوين قوانين و نظارت بر آن از حيث انطباق با احكام شرع، تعيين كننده بوده اند. قانون مدني ايران در فصل نكاح و طلاق و قيمومت و ارث كه در فاصله سالهاي 1307 و 1313 تدوين يافته و ارادۀ مردانه را حاكم بر مناسبات افراد خانواده نموده است، نشأت گرفته از ديدگاه آنهاست. اين نوع قانون گذاري در آن سالها با وضعيت اجتماعي ايران سازگار بود. بيشتر مردم ايران در روستاها زندگي مي كردند و بيسواد بودند. از اينرو قانون گذاري از ديدگاه نا برابري، اعتراض زنان را بر نمي انگيخت. زنها به تحمل احكام شرع كه از سال 1307 شكل قانوني پيدا كرده بود عادت داشتند.

    اصلاح وضعيت حقوقي زنان در خانواده كه در سالهاي 1346 و 1353 صورت گرفت، ناشي از تحولات اجتماعي بود. بنابر اين در تمام مراحل تحول حقوق زن، تفاسيري كه مردان فقيه از احكام شرع داشته اند مبناي قانون گذاري دربارۀ زن بوده است. حتي قانون حمايت خانواده را برخي فقها تأييد كرده اند. اما اين فقها در ردۀ مخالفان شاه نبودند و شايد مجتهد و مرجع تقليد هم شناخته نمي شدند.

    از سال 1357 دوران ديگري در زندگي زنان ايران آغاز شده است. از آن دوران به بعد نه تنها بحث حقوق زن در خانواده، كه بحث تماميت حقوق انساني او سر از حوزه هاي علميه در آورده و ابتدايي ترين حقوق زن محل بحث و جدل شده است. تأكيد بر ضرورت انطباق قوانين با احكام شرع و عدم تعارض قوانين با اين احكام در اصول مختلف قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1358 گنجانده شده است.

    (اصول چهارم و هفتاد و يكم قانون اساسي)

    حاصل اين تأكيد خط بطلاني است كه بر قوانين اصلاح شده پيشين كشيده اند. با الغاء قوانين اصلاح شده ديگر بار «خود سري» شوهر در امر طلاق تثبيت شد و حوزۀ حضانت و ولايت بر فرزندان، همچنين اختيارات وسيع او در امر چند همسري گسترش يافت و قانون مدني مصوب 1313-1307 حاكم بر مناسبات شد. قوانين ناظر بر ارث و قيمومت كه به زيان زنان است اعتبار خود را حفظ كرد.

    تحول معكوس روند رشد حقوق زن را جمعي از فقهاء درون حكومتي رهبري مي كردند. آنها برداشت هاي كهن از متون اسلامي و نظرات فقهي خود را عليه زنان مبناي قانون گذاري قرار داده اند. بخشي از زنان، فقهاء درون حكومتي را در مسير سلب حقوق مكتسبه از زنان همراهي كرده اند. توده هايي از زنان كه مجذوب انقلاب و جوهره و آرايش ديني آن شده بودند، هر گاه قافيه بر قانون گذار تنگ مي شد، به فرمان آنها به ميدان مي آمدند و ساده لوحانه بر ضرورت فرودستي قانوني زنان در خانواده شعار مي دادند. آنها را به خصوص همزمان بااعلام حجاب اجباري و الغاء قانون حمايت خانواده در سال 1358 شمسي در چند نوبت بسيج كردند تا مشت هواكنند و بر ضرورت حجاب و بر الغاء قانون حمايت خانواده كه ادعا مي شد بر پايه آن مي خواسته اند زنان را به فحشا سوق دهند، صحه بگذارند.

    تا سالها چنين بود. فقهاء درون حكومتي و بخشي از زنان انقلابي تحولات رو به رشد حقوق زنان را محكوم مي كردند و خواهان بازگشت به شريعت مي شدند. تا سالها «زنان عليه زنان» در صحنه ها و نمايش هاي سياسي خياباني ظاهر شدند. برخي از نمايندگان زن در پنج دوره قانونگذاري، به خصوص در مجلس پنجم نقش زنان عليه زنان را در مقام قانون گذار بازسازي كردند و مبتكر تدوين و تصويب طرح هاي ضد حقوق زن شدند. (مانند ممنوعيت استفاده ابزاري از زنان و مردان در مطبوعات) يا (جدا سازي مراكز خدمات پزشكي زنان از مردان)

    در همه حال نقش اول را فقها بازي كرده اند. آنها به ايفاي اين نقش مصرانه ادامه داده اند، تا آنكه صداي زنان ايران در تريبون هاي داخلي و خارجي بلند شد و نهاد هاي جهاني با اتكا به نيروي بالقوه زنان داخل كشور براي تغيير وضع زنان به تكاپو برخاستند. در اين مرحله كه مبناي زماني مشخصي ندارد و نشانه هاي آن در تمام سالهاي بعد از پايان جنگ هشت ساله با عراق ثبت شده است (از سال 1367 به بعد)، ميانه روها به هدايت فقها متصل به طيف نو انديشي ديني به ميدان آمده اند و نهادهاي قانون گذار، طرح ها و لوايحي را به استناد تفاسير اين فقها از متون اسلامي از تصويب گذرانده اند. اين مرحله از قانونگذاري با هدف بهبود وضعيت حقوقي زن پيموده شده است، نه بر پايه اعتقاد به برابري حقوق زن و مرد. بنابراين در مرحله قانونگذاري با هدف بهبود حقوق زن كماكان فقها نقش اصلي را بازي كرده اند. در اين مرحله ديگر از توده هاي زنان عليه زنان نشان نمي بينيم، اما به شرحي كه گذشت برخي از نمايندگان زن ايفاگر اين نقش متروكه در مجلس پنجم (79-1375) شده اند.

    در زمان حال، سال 1386

    اكنون حقوق زن در حوزۀ خانواده در يك نقطه كور متوقف مانده است. ميانه روها دادگاه هاي خانواده و ضرورت مراجعه به دادگاه و طرح خواستۀ طلاق را در ساختار قضايي كشور بازسازي كرده اند. حقوق مالي تازه اي براي زناني كه بنابر ارادۀ خودسرانۀ شوهر طلاق داده مي شوند در نظر گرفته شده است. اما هنوز نخواسته يا نتوانسته اند حق مطلقه و بي حد و مرز مردان را براي طلاق محدود كنند. در قوانين ارث و قيمومت به نفع زنان بازنگري نكرده اند و حق مادر را براي حضانت و ولايت (سرپرستي) فرزندان به درستي به رسميت نشناخته اند.

    آن دسته از قوانيني كه از گذشته در ساختار حقوقي كشور باقي مانده و به سود زنان است، و آن دسته از قوانين كه به كوشش ميانه روهاي درون حكومتي جمهوري اسلامي از تصويب گذشته است، در بيشتر موارد قابل دسترسي نيست. زنان براي دستيابي به اين حقوق با بسيار موانع ديني، اجتماعي، سنتي و اجرايي مواجه مي شوند.

    به نظر مي رسد زنان ايراني از ديدگاه هاي ميانه رو در قانون گذاري عبور كرده اند و خواستار حضور ديدگاه هايي در نهادهاي قانون گذاري كشور هستند كه متناسب با تحولات اجتماعي و شرايط جهاني، قانونگذاري را بر پايۀ برابري حقوقي زن و مرد به عهده گرفته و مباني عقيدتي شان با اعلاميه جهاني حقوق بشر سازگار بشود.

    بحث تاريخي

    2-در ساير حوزه ها

    در ساير حوزه ها حقوق زن كم و بيش همين افت و خيز ها را پشت سر گذاشته است. محروميت از اشتغال به قضاوت در جاي قاضي رأي دهنده، محروميت از درجات نظامي در سازمانهاي نظامي و انتظامي كشور يك شمه از مجموعه اقداماتي است كه با هدف سلب حقوق مكتسبۀ زنان، به بهانۀ دين خواهي بعد از انقلاب انجام شده است. در همۀ حوزه ها مانند حوزۀ حقوق خانواده، زنان براي استفاده از قوانين باقي مانده از گذشته يا مصوبات سودمند ميانه روها با موانع گوناگون مواجه مي شوند و نمي توانند به همين مختصر حقوق به رسميت شناخته شده به سهولت دسترسي پيدا كنند. لحظه به لحظه دامنۀ نارضايتي هاي زنان وسيع تر مي شود و آنها حق خود مي دانند تا با تجمع و اعتراض مسالمت آميز خواهان رفع تبعيض هاي قانوني كه مبتني بر جنسيت است شده و در اين راه با شجاعت، استواري و متانت گام بردارند.

    كه بيش از 60 درصد از پذيرفته‎شدگان دانشگاه‎ها را زنان تشكيل مي‎دهند. در بسياري از جوامع اعتقاد بر آن است كه قانون بايد يك پله از فرهنگ بالاتر باشد تا بتواند فرهنگ جامعه را تعالي بخشد اما قوانين در ايران از فرهنگ و موقعيت زنان عقب‎تر است.

    طبق قانون يك دختر در سن نه سالگي مسئوليت كامل كيفري دارد و اگر مرتكب جرمي شود كه مجازات آن اعدام است دادگاه مي‎تواند او را به اعدام محكوم ‎كند. اگر زن و مردي در خيابان تصادف كنند و هر دو فلج شوند طبق قانون خسارتي كه به زن مي دهند نصف خسارت مرد است. اگر حادثه‎اي جلوي چشم زن و مردي اتفاق بيافتد طبق قانون شهادت زن به‎تنهايي پذيرفته نمي‎شود اما شهادت مرد پذيرفته مي‎شود. طبق قانون، پدر مي‎تواند با اجازه دادگاه، دخترش را حتي قبل از 13 سالگي به عقد مرد 70 ساله‎اي درآورد. طبق قانون، مادر هيچ‎گاه نمي‎تواند سرپرست امور مالي فرزندش باشد و در مورد محل زندگي، اجازه خروج از كشور و حتي مسائل درماني كودك تصميم بگيرد. طبق قانون مردان مي‎توانند چند همسر داشته باشند و هر موقع بخواهند زن‎شان را طلاق بدهند.

    اين موارد تنها بخش كوچكي از نابرابري و تبعيض‎هاي قانوني نسبت به زنان است و بي‎شك زناني كه در طبقات پايين جامعه قرار دارند يا جزو اقليت‎هاي قومي و مذهبي هستند از تبعيضات قانوني بيش از ديگر زنان رنج مي‎برند. از سويي، وجود قوانين ناعادلانه‎، روابط بين زن و مرد را چنان ناسالم و نامتعادل ساخته كه زندگي مردان را نيز با مشكلات بسياري مواجه كرده است، از جمله مي‎توان به رواج ميزان بالاي مهريه اشاره كرد كه به‎دليل احساس عدم امنيت ناشي از تبعيضات قانوني از سوي زنان درخواست مي‎شود.

    از سوي ديگر، دولت ايران به ميثاق‎هاي بين‎المللي حقوق بشر ملحق و متعهد به اجراي مقررات آنان شده است. مهم‎ترين ضابطه در حقوق بشر عدم تبعيض برمبناي جنس، قوم، مذهب و… است. بنابر مباني فوق ما امضاءكنندگان اين بيانه خواستار رفع تبعيض از زنان در كليه‎ قوانين بوده و از قانونگذاران مي‎خواهيم كه نسبت به بازنگري و اصلاح قوانين بر اساس تعهدات بين‎المللي دولت اقدام نمايند.

    آن چه نقل كردم در تحقيقاتي بدست آورده ام كه در محدوده رشته تخصصي خودم مي باشد بنابراين منبع مطالب مراكز اسلامي نيست كتاب هاي علمي و تحقيقي است.

    8. در مورد ارث زن سخن بر سر ارث بردن خود زن از ديگران بود كه گفتم احكام متفاوتي دارد كه كليات را قرآن و ريز مسايل و جزييات در روايات مفسر قرآن آمده است. كه تشخيص آن بر عهده فقها است نه هر كس كه فقط ترجمه قرآن را بداند.

    فقه هم مانند بسياري از علوم نياز به كارشناسي دارد و سال ها تحصيل و تدريس و مطالعه نياز دارد اگر قرار بود هركس از قرآن همه چيز را مي فهميد ديگرنيازي به آمدن پيامبران و امامان نبود ( لتبين للناس ما نزل …) قرآن مبين مي خواهد.

    بنابراين روي سخن بر زنان است اما شما بحث را به ارث به طور كلي منتقل كرديد در برخي مو ارد ارث زن نصف ارث مرد است .

    9. قوانين اسلام نه تنها از ارزش اجتماعي زن نمي كاهد بلكه اين قرآن بود كه با نزولش به زن مقام و منزلت اجتماعي بخشيد زني كه در جوامع آن زمان به ديده كالا نگريسته مي شد زني كه عرب جاهل او را زنده به گور مي كرد زني كه در جوامع از حقوق اوليه خود محروم بود با نزول قرآن منزلت خود را كسب كرد.بنابراين هر دو در فرهنگ قرآن از حقوق  مساوي برخوردارند و اگر يكي مسئوليتي بيشتر گردنش مي افتد براي رعايت عدالت حقوق بيشتري به او مي دهد.( لرجال نصيب ممّا اكتسبوا و للنساء نصيبممّا اكتسبن)

    اين متن فقط قسمتي از  حقوق زن در ايران مي باشد

    جهت دريافت كل متن ، لطفا آن را خريداري نماييد


    تضمين خريد