۴۲ بازديد

مرجع فايلهاي امورزشي | اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مرجع فايلهاي امورزشي | اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى

    دسته بندي : مباحث رشته ها » عمومي رشته ها

    تحقيق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
     متشكل از 34 صفحه ، در قالب word  قابل ويرايش و اماده پرينت

    بخشي از محتوا ::
    اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
    يكى از مهمترين عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوين صحيح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرين پيشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمين مى‏باشد. اما در اينجا بايد نكاتى را در تحقق اين امر بنيادين و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراكز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اينكه در اسلام بعد از تاريخ صدر آن با عدم فعليت تاريخى و سياسى نظام ولايت در زمان حيات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران، جنبه سياسى و اجتماعى اسلام كه در عرصه حكومت در انحصار خلفاى بنى‏اميه و بنى‏عباس و بعدا سلاطين مستبد قرار گرفت، از جنبه فكرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتيجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبيعى و رياضى در تاريخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سياست و اقتصاد به علت عدم وجود آزاديهاى سياسى به انحطاط كامل گراييد تا بعد از نهضت مشروطه، با روى كار آمدن حكومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى اين رژيم در غربى كردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزاديهاى ملى و سياسى، علوم اجتماعى و انسانى عليرغم تاثيرپذيرى سطحى و صورى از تفكر و تمدن غرب مجال رشد و نضج كافى نيافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشكيل نظام مقدس مبتنى بر ولايت و رهبرى حضرت امام‏خمينى (ره)، مسائل معنوى و علوم دينى با جنبه‏هاى سياسى، اجتماعى و مادى، پيوندى مستحكم يافت كه بعدا مى‏بايست در انقلابى فرهنگى با تبيين و تفسير علمى اين پيوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوين علوم انسانى بر اساس مبانى اصيل اسلامى كه بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران به علت ظهور و حاكميت‏حكومتهاى غير دينى و مستبد مسكوت ماند، صورت مى‏پذيرفت. اما متاسفانه عدم تحقق اين امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدريج موجب ازدياد فقر فرهنگى در زمينه علوم انسانى و تجربى جديد و در نتيجه باعث تشديد وابستگى فكرى برخى از اساتيد دانشگاهى ايران به غرب گرديد و اين امر نيز تاكنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فكرى، سياسى و دانشگاهى در اين سرزمين گرديده است و امروز بعد از تحقق نظام ولايت در اين كشور با تهاجم و شبيخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ايران عرصه تاخت و تازانديشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى كه برخى از مراكز پژوهشى علمى و فكرى كشور نيز متاسفانه تحت تاثير اين امواج سهمگين غير اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا كه مقام معظم رهبرى درباره اين امر خطير و حساس با صراحت هشدار داده و مكررا فرموده‏اند “آينده نظام وابسته به اسلامى كردن دانشگاهها مى‏باشد” زيرا مى‏دانيم كه همه مسوولين نظام بدون استثناء درآينده همانند گذشته با تحصيل رسمى در دانشگاهها و يا در خارج از آن تحت تاثير وضعيت فكرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در اين مورد ذكر آن بسيار سرنوشت‏ساز مى‏باشد اين است كه از آنجا كه بزرگترين پيام فرهنگى حضرت امام خمينى (ره) در ارتباط با نحوه تدوين علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقايق و تعاليم معنوى اسلامى در اين فرموده موجز اما بسيار عميق ايشان خلاصه مى‏شود كه “تمام علوم چه علوم طبيعى باشد و چه علوم غيرطبيعى باشد، آنكه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى كه اسلام دارد اين است كه تمام اينها مهار بشود به علوم الهى و به توحيد بازگردد” (1)

    • محتواي فايل دانلودي:

      تحقيق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
      متشكل از 34 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت

۲۴ بازديد

مرجع فايلهاي امورزشي | امام خمينى سياستمدارى بزرگ و بزرگ سياستمدار

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مرجع فايلهاي امورزشي | امام خمينى سياستمدارى بزرگ و بزرگ سياستمدار

    دسته بندي : مباحث رشته ها » پروپزال

    تحقيق امام خمينى سياستمدارى بزرگ و بزرگ سياستمدار
     متشكل از 58 صفحه ، در قالب word  قابل ويرايش و اماده پرينت

    بخشي از محتوا ::
    امام خمينى سياستمدارى بزرگ و بزرگ سياستمدار
    از بعد سياسى امام خمينى يك شخصيت‏بى‏نظيرى بود كه دوست و دشمن بر آن اذعان داشتند. عنوانهايى نظير تئوريسين بزرگ، صاحب‏نظر برجسته، تحليل‏گر سياسى فوق‏العاده، استراتژيست‏بلند پايه، آينده‏نگرى قوى، جهان بين منحصر به فرد، داراى دكترين عالى و پيچيده، ژرف‏نگر، غير قابل پيش بينى و داراى پيچيدگى بسيار دور بخشى از عنوانهايى بود كه شخصيتهاى جهانى به حضرت امام خمينى داده‏اند، واقعيت اين است كه حضرت امام امت همه عنوانها و القاب فوق را داشت ولى اينها همه صفات امام نبود، بلكه ناظران بين‏المللى هر كدام از ديدگاه خاصى امام عزيز را مى‏ديدند. اينك با توجه به محدوديت كلام گوشه‏هايى از ويژگيهاى سياسى امام راحل را به شكلى كاملا موجز و خلاصه ذكر مى‏كنيم.
    1- خودباورى به جاى خودباختگى:
    يكى از برجسته‏ترين اهداف امام عزيز تلقين روح خود باورى به عموم مسلمانان و بخصوص به مردم خود بود. بنيان‏گذار جمهورى اسلامى در اين استراتژى الهى خود از دو تاكتيك معروف استفاده مى‏نمود:
    الف – تحقير قدرتها و ابرقدرتها
    رهبر كبير انقلاب اسلامى كه به خوبى به جنايتهاى كشورهاى امپرياليستى در تحقير ملتهاى دربند آگاهى داشت و آثار ذلتبار سلطه ابرقدرتها را بر ملتها مشاهده نموده بود، درصدد برآمد كه اولا آنها را كوچكتر از آنچه هستند و نشان مى‏دهند معرفى كند، ثانيا بر مبناى قاعده تاييد باطل، باطل است، سعى وافر بر نفى تاثيرگذارى و موقعيت‏برتر آنها داشتند. تكرار جمله امريكا هيچ غلطى نمى‏تواند بكند، از امريكا در ذهن و فكر مردم ما كشورى و قدرتى ترسيم نمود كه قدرت هيچ كارى را ندارد. الحق همين جمله كاخ ابرقدرتى امريكا را فرو ريخت و حتى امكان واكنش مناسب در برابر طوفان سهمگين انقلاب اسلامى را از او گرفت. حال آنكه امريكا به عنوان يك واقعيت، ابرقدرتى بود كه به خود حق مى‏داد و مى‏دهد كه در امور داخلى كشورها مداخله نمايد. در ويتنام آنهمه جنايت مرتكب شود، گرانادا را به اشغال خود درآورد، ليبى را بمباران و در نيكاراگوئه دخالت نظامى نمايد. نوريه‏گا را از اريكه قدرت در پاناما به زير كشد و از اسرائيل حمايت‏بى‏قيد و شرط نمايد و به اعراب بى‏اعتنايى كند. اين درست است كه امريكا و چهار كشور ديگر عضو دائم شوراى امنيت و داراى حق وتو هستند. ولى واقعيت چيزى ديگرى است. به نظر بسيارى از صاحبنظران سياسى امريكا حرف آخر را در شوراى امنيت مى‏زند. اگر سازمان ملل را به مدرسه‏اى تشبيه كنيم و شوراى امنيت را به كلاس، امريكا رئيس اين مدرسه، انگليس معلم كلاس، فرانسه در حكم مبصر كلاس، شوروى چون شاگرد ساعى و درسخوان اين كلاس و چين مانند دانش‏آموز مستمع آزاد كلاس است؟ ! !
    با همين ديد و تحليل است كه مشاهده مى‏كنيم امريكا در بحران اشغال كويت در مدت كوتاهى تعداد زيادى قطعنامه را در شوراى امنيت‏بر عليه عراق به تصويب رساند،

    • محتواي فايل دانلودي:

      تحقيق امام خمينى سياستمدارى بزرگ و بزرگ سياستمدار
      متشكل از 58 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت

تحقيق درباره زندگينامه امام خمينى از ولادت تا رحلت

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق درباره زندگينامه امام خمينى از ولادت تا رحلت

    دسته بندي : عمومي » گوناگون

    فهرست مطالب
    مقدمه
    هجرت به قـم، تحصيل دروس تكميلى وتدريس علوم اسلامى
    امـام خمينـى در سنگـر مبـارزه و قيــام
    قيام 15 خرداد
    تبعيـد امـام خمينـى از تـركيه به عراق
    امـام خمينـى و استمـرار مبـارزه ( 1350 ـ 1356 )
    اوجگيرى انقلاب اسلامى در سال 1356 و قيام مـردم
    هجرت امام خمينى از عراق به پاريس
    بازگشت امام خمينى به ايران پس از 14 سال تبعيـد
    رحلت امام خمينى
    وصال يار، فراق ياران

    مقدمه
    در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها، روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .
    او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض)، پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خميـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـاليكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت، طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خميـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
    بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد.

    هجرت به قـم، تحصيل دروس تكميلى وتدريس علوم اسلامى
    اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ (نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا ميـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى، و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .
    پـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاش امـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعيـم حـوزه عـلميـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان، امام خمينـى به عـنـوان يـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـديه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسى، و … همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود.

    امـام خمينـى در سنگـر مبـارزه و قيــام
    روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربيت و محيط خانـوادگى و شرايط سيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتيـب قيـام سراسرى روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـى برجستـه يعنى رهـبرى واحد امام خميـنى و اسلامـى بـودن انگيـزه ها، و شعارها و هدفهـاى قيام، سرآغـازى شـد بر فـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى شـد امام خميـنـى خاطـره خـويـش از جنـگ بيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنين ياد مـى كند : مـن هـر دو جـنـگ بيـن المللـى را يادم هست … مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كه ما داشـتيـم در خـميـن، مـن آنجا آنهـا را مى ديـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايى ديگر با ياد آورى اسامى بـرخى از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مى پرداختند مى فـرمايد : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم … ما مـورد زلقـى هـا بـوديـم، مـورد هـجـوم رجـبعليـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـن حالى كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ايـن سنگـرهايى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مى خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند، آنجا مى رفـتيــم سنگرها را سركشـى مى كرديـم كـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد و مدارك تاريخـى و غير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوايـفـى خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـورى پديد آورد كه در سايـه آن هـزار فاميـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهايى عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديد .
    در چنينـى شرايطـى روحانيت ايران كه پـس از وقايع نهـضـت مشروطيت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگليسى از يكـسو و دشمـنيهاى غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوى ديگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـوديت خـويـش بـه تكاپـو افـتاد. آيه الـلـه العظمى حاج شيخ عـبدالـكريـم حايرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراك به ايـن شهـر هجرت كرد واندكـى پـس از آن امـام خـميـنى كه با بـهـره گيرى از استعداد فـوق العاده خـويـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علميه را در خـميـن و ارا ك با سـرعـت طى كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكيـم موقعيت حـوزه نـو تاسيـس قـم مـشاركـتى فعال داشت.
    زمان چندانـى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته اين حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
    پـس از رحلت آيـه اللـه العظمى حايرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علميه قـم را خطر انحلال تهـديد مى كرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جويى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علميـه قـم را آيات عـظـام :

    دسته بندي: عمومي » گوناگون

    تعداد مشاهده:
    4
    مشاهده

    فرمت فايل دانلودي:.docx

    فرمت فايل اصلي: Word — docx

    تعداد صفحات: 20

    حجم فايل:43
    كيلوبايت