مباني نظري كانون تفكر،تاريخچه وطبقه بندي كانونهاي تفكر
براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد
- مباني نظري كانون تفكر،تاريخچه وطبقه بندي كانونهاي تفكر
مباني نظري كانون تفكر،تاريخچه وطبقه بندي كانونهاي تفكر
دسته: علوم انساني
بازديد: 4 بار
فرمت فايل: docx
حجم فايل: 176 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 49
مباني نظري كانون تفكر،تاريخچه وطبقه بندي كانونهاي تفكر
توضيحات: فصل دوم مقاله كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري
بخش اول :مباني نظري 9
بخش دوم:كانون تفكر 16
الف)نقش كانون هاي تفكر چيست؟ 18
ب)دلايل گسترش كانون هاي تفكر درايالات متحده امريكا 19
ج)تعداد كانون هاي تفكر درجهان وايالات متحده امريكا 22
د)موضوعات تحقيق 25
بخش سوم:تاريخچه كانون هاي تفكر 28
بخش چهارم:طبقه بندي كانون هاي تفكر 34
الف)انواع كانون هاي تفكر 36
ب)نوع وابستگي 36
ج)ويزگي هاي سازماني كانون هاي تفكرمستقل 37
د)ويژگي هاي سازماني كانون هاي تفكر وابسته 45
ه)سازمان وكارمنديابي 50
و)گرايش سياسي وفلسفي كانون هاي تفكر 52مباني نظري
نظام هاي مردم سالار به صرف تأسيس وتشكيل احزاب سياسي وبرگزاري انتخابات آزاد وعادلانه ساخته نمي شوند.راه حل توفيق دراستقرار مردم سالاري، توسعه واصلاحات اقتصادي،"حكمراني"است كه دربرگيرنده آداب وسنت ها، نهادها وفرآيند هايي است كه تعيين مي كند چگونه تصميمات دولت به صورت روزانه گرفته شوند.(ميدري،خيرخواهان،1383،ص351،).
دراواخر قرن بيستم، واژه حكمراني مورد توجه خاص دانشمندان اجتماعي، سازمان هاي خيريه و جامعه مدني قرار گرفت. علت اين توجه ناشي از اين حقيقت است كه حكمراني را مي توان در مورد طيف وسيعي از موضوعات، روابط وموسسات درگير فرآيند مديريت امور خصوصي ودولتي بكار برد. واژه حكمراني به خوبي نشان مي دهد كه حكومت ها بايد برروي چه چيزهايي متمركز شوند.(UN,2006,p.1).
دراين جا بايستي به اين نكته اشاره كرد كه حكمراني با حكومت به يك معنا نيست وحكمراني متفاوت از حكومت است. حكومت شيوه خاصي از اقدام است كه در آن برداشت كافي از قدرت وجود دارد. يعني منطق آن برحول مفهوم قدرت وتحميل استقرار است، اما درفضاي حكمراني دولت محدود شده وجايگاهي براي استفاده از قدرت باقي نمي ماند وروابط يكجانبه جاي خود را به روابط چند جانبه مي دهد. فضاي حكمراني، فضايي افقي است ودولت خود را در يك سطح با ديگر نهادها قرار مي دهد. دراين فضا كنشگران غيردولتي به قدري از يكديگر استقلال دارند كه نمي توانند چيزي را برديگري تحميل نمايند. اما درعين حال آن قدر به يكديگر وابسته اند كه مي دانند بدون يكديگر قادر به اقدام نيستند. به اين ترتيب فضاي حكمراني ديگر فضاي دولت محور نيست، بلكه سازمان هاي جامعه مدني وبخش خصوصي نيز ايفاگر نقش هستند ونقش پل ارتباطي بين شهروندان ودولت را برعهده مي گيرند.
به طوركلي نظريه سياسي آنگلو امريكن از واژه حكومت براي اشاره به نهادهاي رسمي دولت وانحصار آن ها دراعمال قدرت اجباري مشروع استفاده مي كند. حكومت براساس توانايي درتصميم گيري وقابليت اجراي آن تصميمات مشخص مي شود. به طور خاص حكومت عبارت است ازفرآيند سازماني ورسمي كه درسطح دولت ملت به حفظ نظم عمومي وتسهيل اقدام جمعي مي پردازد. (Stoker,1998,P.17)
حكمراني به ما نشان مي دهد به همان نحوكه ساختارهاي رسمي دولتي يكي از ابزارهاي اتخاذ واجراي تصميمات هستند درسطح ملي ساختارهاي غير رسمي نيز ممكن است وجود داشته باشند كه برتصميم گيري ها اثرگذار باشند.به طور كلي چشم انداز حكمراني، پيش فرض هاي مرسوم كه بردولت متمركز بوده ومعتقدند دولت تنها نهادي است كه از نيروهاي اجتماعي ناشي شده است را به چالش مي كشد ومدعي است كه بخش خصوصي وجامعه مدني به واسطه ميزان وحوزه نقش شان درحل مسائل جمعي بدون تكيه برمنابع رسمي دولت مشخص مي شوند وبخش خصوصي وسازمان هاي غيرانتفاعي درفضاي حكمراني نقش موثري را ايفا مي كنند(27-Stoker,1998,P.19)
ازسوي ديگر حكمراني نبايد فقط به حكومت تقليل داده شود زيرا سه جنبه حكمراني: دولت، جامعه مدني وبخش خصوصي درجامعه مستقل هستند. به اين ترتيب اولين پيغام حكمراني به چالش كشيدن ادراك هاي قانوني/ رسمي ازسيستم هاي حكومت است. سيستم هايي كه برپايه حاكميت، ازانحصار اجبار برخوردارباشند جايگاهي فراتر از ساير گروه هاي اجتماعي براي خويش درنظرمي گيرند. بنابراين بايد گفت مفهوم حكمراني برهمياري حكومت وجامعه مدني مبتني است، اين مفهوم براين اصل بنيادي استواراست كه حكومت ها به جاي آن كه به تنهايي مسئوليت كامل اداره جامعه را درتمام سطوح آن برعهده گيرند بهتراست دركنار شهروندان، بخش خصوصي ونهادهاي مردمي به عنوان يكي از نهادهاي مسئول اداره جامعه محسوب شوند. با ورود شهروندان يا به مفهوم سازمان يافته ترآن، جامعه مدني، به عرصه تصميم گيري وسياستگذاري، جريان اداره كشور از يك نظام اقتدارگرا وآمرانه به فرآيندي مردم سالار ومشاركتي تبديل خواهد شد.
درفرهنگ لغت امريكايي "هريتيج " واژه "حكمراني"به عنوان فعاليت، شيوه عمل يا قدرت حكمراندن، دولت معنا شده است. درفرهنگ لغت انگليسي آكسفورد، حكمراني فعاليت يا روش حكمراندن، اعمال كنترل يا قدرت بر فعاليت هاي زير دستان، نظامي ازقوانين ومقررات تعريف شده است. (ميدري وخيرخواهان،1383،ص193)
طرح توسعه سازمان ملل متحد: حكمراني عبارت است از اعمال قدرت اقتصادي، سياسي واداري براي مديريت امور عمومي يك كشور درهمه سطوح. حكمراني مشتمل بر سازوكارها، فرآيند ها ونهادهايي است كه از طريق آن شهروندان وتشكل ها منافع خود را ابراز نموده، حقوق قانوني خود را استفاده نموده، تعهدات وتكاليف خود را ايفاء واختلافات خود رابا ميانجي گري حل مي نمايند(UNDP.2002).
شايد دقيق ترين تعريف حكمراني درگزارش كميسيون حكمراني جهان يا "همسايگي جهاني ما(1995)" آمده باشد:"حكمراني مجموعه اي ازروش هاي فردي ونهادي، عمومي وخصوصي است كه امور مشترك مردم را اداره مي كند. حكمراني فرآيندي پيوسته است كه ازطريق آن منافع متضاد يا متنوع را همساز نموده واقدام همكاري جويانه اتخاذ مي گردد. حكمراني شامل نهادهاي رسمي است كه براي تضمين اجراي قانون، قدرت پيداكرده اند، همچنين قراردادهاي غير رسمي كه مردم ونهادها بر سرآن ها توافق نموده اند يا درك مي كنند كه به نفع آن هاست.(ميدري وخيرخواهان،1383،ص 194)
دسته: 
راهنمای جامع انتخاب مصالح ساختمانی مناسب
خرید انواع موتور دی سی با قیمت مناسب
بهترین متخصص دندانپزشکی کودکان غرب تهران
خدمات لمینت و لیفت ابرو با شبنم نظیف
آموزش میکروبلیدینگ ابرو با شبنم نظیف
فروش اقساطي خودرو
پروژه عمليات تحت فشار
همه چيزي که قبل از خريد هدست گيمينگ بايد بدانيد
برنامهريزي ژاپنيها براي ايجاد نخستين بارش شهابي مصنوعي