۲۸ بازديد

تحقيق معماري رنسانس

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري رنسانس
    تحقيق معماري رنسانسدسته: معماري
    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 1214 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 23

    معماري رنسانس

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري رنسانس

    معماري رنسانس به معماري اروپا در سده‌هاي ۱۵ و ۱۶ ميلادي (دورهٔ رنسانس) اطلاق مي‌شود كه از مشخصه‌هاي آن، نوزايي عناصر فرهنگي روم و يونان باستان بود.

    در تمامي دوره گوتيك در قرون ميانه، زماني كه معماري در فرانسه و انگليس با بنا ساختن كليساهاي اعظم غول پيكر با فضاي داخلي فوق العاده كه نمايانگر يكي از نقاط اوج نبوغ معماري اروپايي است، تحت غلبه اجراي معماري در عظيم ترين مقياسهاي تاريخ غرب بود، معماري ايتاليايي امري بي اهميت و نسبتاً كوچك محسوب مي شد. هرچند معماري گوتيك در ايتاليا وجود داشت اما به نظر مي رسد وسعت ميدان ديد، نبوغ و ابهت معماري دولتشهرها از آن فراتر رفت. دوره رنسانس توسعه يك معماري جديد را از قرن پانزدهم تا قرن شانزدهم تجربه كرد كه اولين نمونه معماري مدرن بود. زماني كه ما به ساختمانهاي دوره رنسانس نگاه مي كنيم در نظرمان آشنا هستند تقريباً چنان كه گويا آنها يكصد سال پيش ساخته شده اند. زبان معماري كه بوسيله معماران رنسانس ايتاليا ابداع شد تبديل به زبان معماري غالب دنياي جديد شد كه تنها با ظهور معماري مدرن در قرن بيستم كنار گذاشته شد.

    معماران دوره رنسانس معماري خود را تا حدودي در نتيجه علاقه احيا شده خود نسبت به ويرانه هاي روم و يونان، از طريق بازيابي متون كلاسيك درباره معماري و به خصوص ده كتاب نويسنده رومي، ويتروويوس كه درباره معماري نگاشته شده بود اخذ كردند. آنان همچنين اشكال جديد و زبان ديداري جديدي ابداع كردند كه از دوره كلاسيك منشعب نشده بود. بتدريج معماران، اومانيستها و نقاشان دوره رنسانس (معماري در رنسانس به عنوان يك هنر كامل و فراگير تلقي مي شد) انديشه اي جديد درباره فضاي عمومي ابداع كرد كه در آن جامعه احساس افتخار و ارجمندي كند و جامعه در مقياسي كه تمام شهر را در بر مي گيرد تنظيم و ترتيب يابد

    در دوره رنسانس معماري به عنوان هنر عالي در نظر گرفته مي شد. نظريه پردازان بر اين باور بودند كه طراحي معماري مانند همه هنرها از تجربه انساني بر مي خيزد اما معماري همچنين نمايانگر عاليترين دستاوردهاي هنري ممكن براي بشريت بود. اما معماري چنان كه امروز تلقي مي شود يك حرفه تخصصي تلقي نمي شد. طراحي معماري بوسيله معماران حرفه اي، نقاشان، مجسمه سازان (از قبيل ميشل آنجلو)، اومانيستها، بنايان و افراد آماتور ساده با صرف زمان و هزينه بسيار انجام مي شد

    هنر طبق چيزي كه در نهايت از كتابهاي ويتروويوس درباره معماري اخذ شده بود مبتني بر هفت اصل بود. مهمترين اصل در اين ميان تقارن بود و اين به آن معنا بود كه بخشهاي مختلف بايستي از نظر هندسي متعادل باشند. در اولين نمونه هاي معماري رنسانس نوعي شيدايي براي نظم و تقارن وجود دارد. علاوه بر اين بخشهاي مختلف يك كليت معماري بايد مطابق و هماهنگ با يكديگر باشند كه در نظريه معماري به اين موضوع حالت و مزاج بنا گفته مي شد. با اين حال با توسعه معماري، طراحان شروع به طغيان عليه سخت گيريهاي نظريه ويتروويوسي كردند. در دهه 1530 به خصوص در كارهاي ميشل آنجلو، معماران شروع به رفتاري ديوانه وار درباره عدم تقارن و استفاده از مخلوطي به شدت نامنظم از عناصر معماري كردند. اين شيوه طغيانگر معماري با نام معماري صاحب سبك و براساس پديده اي مشابه در نقاشي رنسانس نامگذاري شد

    به طور معمول ابداع شيوه منحصر به فرد ايتاليايي در معماري رنسانس به فيليپو برونلسكي (1377-1466) نسبت داده مي شود. او همچنين ابداعگر اصول زاويه ديد خطي در طراحي و نقاشي شمرده شده است. در سال 1419 او مأموريت يافت گنبد كليساي اعظم فلورانس را كه بناي آن در سال 1296 آغاز شده بود بسازد. در سال 1419 ساختمان همچنان ناتمام باقي مانده بود زيرا هيچ كس به درستي درباره چگونگي ساخت گنبد نمي توانست تصميم گيري كند. برونلسكي مشكل را با ابداع نوع جديدي از گنبد حل كرد. گنبد برونلسكي به جاي حالت نيمكره اي، هرمي و مرتفع بود. گنبد هشت وجه داشت و برونلسكي در خارج گنبد در مرز وجه هاي مجاور قوسهايي سفيد رنگ ساخت تا توجه را به اين هشت وجه جلب كند. اين اولين گنبدي بود كه از زمان دوره كلاسيك تا آن زمان ساخته شده بود كه به طور عمده كاركردي خارج ساختماني به جاي كاركردي داخل ساختماني داشت. در معماري قرون وسطي، گنبدها به نحوي طراحي مي شدند تا از داخل مجموعه بنا قابل ديد باشند. با اين حال گنبد برونلسكي از تمامي فلورانس قابل مشاهده بود و در حقيقت هنوز امروز هم بر منظره هوايي شهر تسلط دارد. در اينجا چندين ابتكار مطرح است: طراحي با هشت وجه توجه را به بخشهاي هندسي و تقارن آن جلب مي كند و به اين ترتيب شايد گنبد برونلسكي بهترين نمونه از اصل تقارن در معماري رنسانس باشد. اين تقارن چيزي بود كه ويتروويوس، معمار كلاسيك آن را عاليترين فضيلت يك معماري تلقي مي كرد. اين گنبد همچنين با توجه كردن به فضاي عمومي، همچنان كه يك پديده معماري داخلي است يك پديده معماري خارجي نيز محسوب مي شود و به عنوان مركز ثقل ديداري در زندگي شهري فلورانس عمل مي كند

    قرن پانزدهم شاهد افزايش قابل توجه طرحهاي معماري نه تنها در ثروتمندترين شهرها از قبيل فلورانس بلكه در سراسر ايتاليا بود. اصول ويتروويوسي تقارن و نظم تقريباً در تمامي طرحها به كار گرفته مي شد. علاوه بر اين ابداع برونلسكي درباره زاويه ديد، كه يك روش و ابزار نگارگري بود، شيوه ساختن بنا را بوسيله معماران ايتاليايي تغيير داد. معماري رنسانس قرن پانزدهم در غلبه سطوح مسطح و خطوط مشخص و قدرتمند بود و بر اين اصول معماري تأكيد مي كرد.

    اقسام ساختمانها در حال افزايش بود. علاوه بر ساختمانهاي معمول قرون وسطي از قبيل كليساها، كليساهاي كوچك و بيمارستانها، طراحان رنسان دو نوع جديد از ساختمان را خلق كردند: ويلا و پالازو. ويلا خانه اي اعيان نشين در ييلاقات خارج از شهر بود كه شهروندان ثروتمند و قدرتمند مانند خاندان دمديسي در آن زندگي مي كردند. معماران رنسانس شكل اوليه مزارع استحكام بندي شده اشرافي را در قالب ويلا تبديل به خانه هايي با فضاهاي وسيع، راحت و دلپذير ساختند. ويلا با پالازو يا خانه شهري نسبت داشت. اينها خانه هايي بودند كه افراد ثروتمند و قدرتمند زماني كه از شهر بازديد مي كردند در آن سكونت داشتند. در قرن سيزدهم اين گونه پالازوها ساختمانهايي كم اهميت و باريك بودند كه طبقه اول آنها به عنوان مغازه به اجاره داده مي شد. قرن پانزدهم شاهد ظهور پالازوهاي بزرگ، وسيع و درخوري بود كه تمامي طبقات به فضاهاي زندگي اختصاص داده شده بود. باز هم معماران به جنبه هاي بيروني اين پالازوها علاقه مند بودند. آنها ساختمانهايي هم خصوصي و هم عمومي بودند. از جنبه عمومي و براساس ظواهر خارج آنها، اين ساختمانها بيانگر ثروت و قدرت صاحبان خود بودند.

    در كنار برونلسكي، مهمترين معمار اين دوره لئون باتيستا آلبرتي بود كه همچنين يك نظريه پرداز مهم سياسي و اومانيست مدني بود. او بيشتر به خاطر آثارش درباره معماري شناخته شده است. او در اين كتابها نظريه اي درباره طراحي شهري و فضاي عمومي ترسيم مي كند. شهر آرماني او آكنده از ساختمانهاي مجزا و باشكوهي هستند كه همگي به طور كامل در تعادل با يكديگر هستند. در حالي كه برونلسكي ابداعگر زبان معماري رنسانس تلقي مي شود، آلبرتي عموماً به عنوان كامل كننده آن از نظر تقارن و حالت ساختاري شمرده مي شود.

    همچون نقاشي و مجسمه سازي، علاقه به معماري و طراحي آن منجر به نوعي از معماري شد كه در آن اصول و روشهاي طراحي تبديل به زبان غالب بناها و ساختمانها شد. معماري صاحب سبك، كه به نحو نزديكي با هنر صاحب سبك معاصر بود، به خصوص از طريق ناهمخواني و پريشاني ديداري توجه را به طراحي هر كدام از عناصر جلب مي كند. اولين استاد شيوه صاحب سبك در معماري، ميشل آنجلو بوناروتي بود كه معماريش با ابزارهاي اغتشاش آميز و متضاد پر شده است. به عنوان نمونه در كتابخانه لونتين او ستونها را به جاي اين كه در محل خود و در برابر ديوار ها قرار دهد در داخل تورفتيگهايي از ديوارها تعبيه كرد. اين ستونها چنان كه بايد اين گونه باشد تا كف ادامه پيدا نمي كنند، بلكه چندين پا بالاتر از كف متوقف مي شوند.

    به اين ترتيب معماري صاحب سبك اصول ويتروويوسي تطابق و تقارن را واژگونه مي سازد. در ساختمانهاي صاحب سبك تنشي بين نظم و بي نظمي و بين كارايي و بلااستفادگي وجود دارد. اينها همه در جهت جلب توجه به اين حقيقت است كه معماري نوعي تدبير، اثر هنري و مصنوعي مي باشد. در اينجا ما ريشه هاي معماري پست مدرن را با تأكيدي كه بر عدم تناسب و عدم كارايي دارد مي بينيم. با اين حال فعالان صاحب سبك هيچ گاه به طور كامل ويتروويوس را رها نكردند. ساختمانهاي صاحب سبك هنوز هم تا حدود زيادي متناسب و با طراحي منسجمي هستند. اين ساختمانها هرچند يك سطح متقارن متين را نمايش نمي دهند اما توجه ما را به استفاده از عناصر مختلف معماري جلب مي كنند.

    • معماري رنسانس آغازين ۱۲۰۰-۱۴۰۰ م

    • معماري رنسانس مياني ۱۴۰۰-۱۵۰۰ م

    • معماري رنسانس پيشرفته ۱۵۰۰-۱۶۰۰ م

    • گنبد كليساي فلورنس (سانتا ماريا دلفوره)

    • گنبد كليساي فلورنس (سانتا ماريا دلفوره)

    • تپه كاپيتول (كاپيتولينه)

    • كليساي سن پيتر

    • بيمارستان كودكان سرراهي۱۴۲۴-۱۴۱۹ م)

    • دهليز كتابخانه لورنس

    • تمپيه تو (۱۵۰۲-۱۵۰۳م)

    • كليساي سانتا ماريا دله كارچري (۱۴۵۸)

    • ويلاي روتوندا

    • كليساي سانتواسپيريتو

    • كاخ شامپور(۱۵۱۹ م)

    • معبد مالاتستايي (سان فرانچسكو)

    1. آلبرتي : از كارهاي مشهور او كليساي سن آندئا -سن فرانچسكو و ويلاي روچلاي است .او 20 الي 30 اثر مشهور دارد كه يكي ديگر از آثار او كليساي سانتانوولا مي باشد.

    2. فيليپو برونلسكي: اولين ساختمان مربوط به رنسانس را ساخته و حرفه اصلي او طلاسازي است. ولي قشنگترين گنبد دوره رنسانس را درست كرده كه دومين گنبد بزرگ دنياست .(گنبد بزرگ كليساي كاتدرال يا جامع فلورانس كه خود كليسا مال دوره گوتيك است ولي گنبد آن در دوره رنسانس ساخته مي شود و اولين سازه رنسانس است .اسم اين كليسا سانتا ماريادلافيوره است كه الگو و نماد شهر فلورانس است كه گنبدي 8ضلعي به رنگ سفيد و آجري است .خود گنبد آجري است و زه هاي آن سفيد رنگ است .دهانه ي اين گنبد 42 متر است كه بعد از پانتئون كه 43 متري است بزرگترين گنبد ساخته شده در جهان بود).

    از كارهاي ديگر برونلسكي ساخت بيمارستان براي كودكان يتيم است و همينطور ساخت نمازخانه اي به نام پاتزي  pazzi chapel

    اين 3 مورد از بهترين كارهاي برونلسكي است .كارهاي او كاملا شبيه كارهاي روم و يونان است و در كارهاي او طاق و قوسهاي زيادي وجود دارد او در ساخت كليسا از سنتوري بزرگ و يك قوس بزرگ در ورودي استفاده مي كند.

    3-كارلو مادرنو :كليسايي به نام سانتا سوزانا را طراحي مي كند در اين كليسا و كليساي سانتا نوولا ما تركيبي رياضي داريم به نام تناسب طلايي .همان تناسب طلايي يونان باستان

    اثر ديگر كارلو مادرنو گنبد كليساي سن پيتر است كه پاپ در آنجا ست اين كليسا كه در واتيكان قرار دارد شكل صليبي داشته و در آتش سوزي از بين مي رود و در قرن 15 دوباره ساخته مي شود.

    گنبد اين كليسا را كارلو مادرنو شروع كرد ولي نتوانست ادامه دهد.

    4-دوناتو برامانته :يك كاخ به نام فارنزه ساخته كه آن را به اتمام نتوانست برساند و ميكل آنژ آن را تمام كرد و يك ساختمان دارد با نماد پيشرفت به نام تمپيتو كه گنبدي پايه دار است و زير آن ستون وجود دارد.

    گنبد تمپيتو الگوي ساخت كليساي سن پيتر مي شود .

    5-ميكل آنژ: از كارهاي او طرح اصلي سن پيتر و ميدان كامپيد وليو (كاپيتل )در واتيكان است و تمام مجسمه ها ي جلوي سن پيتر و ميدان كاپيتل كار ميكل آنژ است .

    6-رافائل :او بيشتر نقاش و مجسمه ساز است تا معمار .يعني بيشتر كارهاي نقاشي و مجسمه سازي مي كرده .

    7-لئوناردو داوينچي: مثل ميكل آنژ از نابغه هاي اين دوران است .رنسانس يك هنر واقعي و رئاليستي است .و دوران ظهور نوابعي كه قبلا وجود نداشته .

    داوينچي نمونه يك نابعه است معمار-شهرساز-نقاش-مجسمه ساز-طبيب -رياضي دان -مخترع -منجم

    او اولين طرح شهرسازي براي هدايت آب و فاضلاب را داد و بهترين نقاشيها و مجسمه سازي ها كار اوست .اولين دوچرخه را ساخته .

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري رنسانس 21 ص , معماري رنسانس , دانلود معماري رنسانس 21 ص , دانلود تحقيق معماري رنسانس 21 ص , تحقيق معماري رنسانس , دانلود تحقيق معماري رنسانس , دانلود تحقيق در مورد معماري رنسانس , بررسي معماري رنسانس , دانلود تحقيق و بررسي معماري رنسانس , تحقيق معماري رنسانس , تحقيق در مورد معماري رنسانس

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.